۱/۱۴/۱۳۸۹

رسم و رسوم عروسی کردن در آذربایجان

خواستگاری (الچی گدمه )

در زمانهای‌ قدیم‌ مادر و یا عمه‌ یا یكی‌ از نزدیكان‌ آقا پسردر جاهای‌ عمومی‌ ـ مسجد ـ عروسی‌ ـدختری‌ را می‌پسندیدند و بعد از آنكه‌ پسر را در جریان‌ امر قرار دادند روزی‌ را تعیین‌ می‌كردند به‌خواستگاری‌ دختر بروند. خواستگاری‌ هم‌ عموما در مواقع‌ عصر انجام‌ می‌گرفت‌. شخصی‌ را بنام‌ ایلچی‌به‌ خانه‌ عروس‌ می‌فرستند بعد از چندی‌ كه‌ در خانه‌ نشستند یكی‌ از افراد كه‌ از دیگران‌ زرنگ‌تر و پرروتربود سر سخن‌ را باز می‌كند و هدف‌ را بیان‌ می‌كند بعد از چند مدتی‌ او را به‌ اتاق‌ دعوت‌ می‌كردند(عروس‌) در حالیكه‌ نگران‌ و ترس‌ او را فراگرفته‌ وارد اتاق‌ می‌شد دربعضی‌ موارد اتفاق‌ می‌افتد كه‌شربت‌ و چای‌ را به‌ زمین‌ و یا لباس‌ مهمانان می‌ریخت‌ و بعد ازچند روزی‌ یك‌ نفر دوباره‌ بخانه‌ دختر مراجعه‌ می‌نماید و اگر مورد موافقت‌ قرار گرفت‌ خانواده‌ پسر رادر جریان‌ امر قرار می‌دهد.

وقتی‌ خانواده‌ دختر با ازدواج‌ دخترشان‌ موافقت‌ كردند شخصی‌ را تعیین‌ می‌كردند برای‌ تعیین‌ مهریه‌در خانه‌ دختر جمع‌ می‌شوند چند نفر از خانواده‌ دختر و چند نفر از خانواده‌ پسربه‌ خانه‌ دختر می‌روندو پس‌ از صرف‌ شام‌ تعیین‌ مهریه‌ مسایلی‌ را مطرح‌ می‌كنند وقتی‌ مورد موافقت‌ قرار گرفت‌ كله‌ قندی‌ را ازطرف‌ خانواده‌ داماد به‌ همراه‌ خود می‌آورند آن‌ را خرد می‌كنند

عقد کنان (کبین کسمه )

روزی‌ كه‌ تعیین‌ كرده‌ بودند عده‌ای‌ از خانواده‌ دختر و عده‌ای‌ هم‌ ازخانواده‌ پسر در خانه‌ دختر جمع‌ می‌شوند قبلا كه‌ مهریه‌ را تعیین‌ كرده‌ بودند در آن‌ مجلس‌ می‌نشستندبعد از آنكه‌ مقداری‌ صحبت‌ می‌شود ملای‌ محضر وارد مجلس‌ می‌شود و پس‌ از نوشتن‌ دفتر و امضا دفترتوسط شهود و خود آقا داماد كه‌ در اتاقی‌ دیگر حضور دارد دفتر را امضا می‌كند بعد ملا دفتر را برمی‌داردو وارد اتاق‌ خانمها می‌شود. بعد از آنكه‌ عروس‌ و جواب‌ بلی‌ از او شنید از او هم‌ امضا می‌گرفت‌ بعد ازمدتی‌ دفتر را برمی‌داشت‌ وارد مجلس‌ می‌شد و سكوت‌ مجلس‌ را می‌شكست‌ و شیرینی‌ را كه‌ به‌ همراه‌خود بردند آن‌ را می‌خورند و ملا هم‌ صیغه‌ عقد را خوانده‌ و بدین‌ ترتیب‌ دختر خانم‌ زن‌ دائمی‌ آقا پسرمی‌شود و مهمانان‌ با گفتن‌ مبارك‌ باد خداحافظی‌ می‌كردند و می‌رفتند

پارچه بران ( پالتار کسمه )

پس‌ از چندی‌ روزی‌ را تعیین‌ می‌كردند و در آن‌ روز عده‌ای‌ از خانواده‌ آقا داماد و عده‌ای‌ هم‌ ازخانواده‌ عروس‌ خانم‌ به‌ بازار می‌رفتند برای‌ عروس‌ خانم‌ و سایر افراد خانواده‌ خرید می‌كنند. خانواده‌عروس‌ نیز برای‌ آقا داماد پارچه‌ ـ كت‌ و شلوار می‌خریدند این‌ پارچه‌ها را طی‌ تشریفاتی‌ درون‌ خونچه‌هاگذاشته‌ به‌ خانه‌ عروس‌ خانم‌ می‌فرستادند

حنابندان (حنا آغشامی)

همچنین‌ روزی‌ را تعیین‌ می‌كردند و شب‌ آن‌ روز خانمها در خانه‌ عروس‌ خانم‌ و آقایان‌ هم‌ در خانه‌آقا داماد دور هم‌ جمع‌ می‌شوند و تا صبح‌ بیدار می‌ماندند و به‌ رقص‌ و پایكوبی‌ می‌پردازند و خانمها هم‌در خانه‌ دختر جشن‌ می‌گیرند. در نیمه‌های‌ شب‌ از نزدیكان‌ عروس‌ خانم‌ دست‌ و پای‌ او را با حنا زینت‌می‌دادند و آقایان‌ هم‌ در خانه‌ داماد به‌ چنین‌ كاری‌ دست‌ می‌زدند. بزرگترها در ساعات‌ اولیه‌ شب‌ پس‌ ازخوردن‌ شیرینی‌ و چای‌ خداحافظی‌ كرده‌ و خانه‌ را به‌ جوانان‌ می‌سپردند تا آنها بدون‌ خجالت‌ و با خیال‌آسوده‌ حاضر به‌ جشن‌ و پاكوبی‌ بپردازند. افراد شوخ‌ طبع‌ با حركات‌ و گفته‌های‌ خود مردم‌ رامی‌خنداندند . و حضور عاشقها در مجلس‌ باعث‌ می‌شد تا زینت‌ خاصی‌ به‌ آن‌ بدهد و این‌ هم‌ بستگی‌ به‌اقتصاد خانواده‌ داشت

بردن عروس خانوم ( گلین گلمه )

عروس‌ خانم‌ از پدر ومادر و سایر اعضای‌ خانواده‌ خود خداحافظی‌ كرده‌ و راهی‌ خانه‌ شوهرمی‌شود. در زمانهای‌ قدیم‌ ماشین‌ وجود نداشت‌ و عروس‌ خانم‌ را با پای‌ پیاده‌ به‌ خانه‌ شوهر می‌بردند وتعدادی‌ از همراهان‌ عروس‌ خانم‌ او را تا خانه‌ شوهر همراهی‌ می‌كنند و آتشی‌ كه‌ در پشت‌ بام‌ روشن‌می‌كنند آقا داماد به‌ پشت‌ بام‌ می‌رود و سیبهایی‌ را كه‌ در دست‌ دارد آنها را بطرف‌ عروس‌ خانم‌ پرتاب‌می‌كنند و جوانان‌ سعی‌ می‌كنند كه‌ یكی‌ از این‌ سیبها را بعنوان‌ تبریك‌ و شادی‌ بدست‌ آورند. همچنین‌مقداری‌ پول‌ خرد و شیرینی‌ كه‌ جمع‌ كرده‌ بودند آنها را هم‌ به‌ سر عروس‌ خانم‌ می‌ریزند و هر كدام‌ ازجوانان‌ سعی‌ می‌كنند آنها را بگیرند چون‌ تبرك‌ دارد. بعد به‌رقص‌ و پاكوبی‌ مشغول‌ می‌شدند. برادر كوچك‌ آقا داماد با یكی‌ از افراد فامیل‌ شالی‌ را كه‌ قبلا آماده‌ كرده‌بود به‌ پیش‌ عروس‌ خانم‌ رفته‌ و آن‌ را به‌ دور كمر عروس‌ خانم‌ می‌بندد هنگامیكه‌ كمر عروس‌ را پدرشوهر یا برادر كوچك‌ شوهر می‌بندد عروس‌ را می‌خواهند به‌ خانه‌ داماد ببرند. بایاتیهای‌ زیر را در روزپاتخت‌ (بندی‌ تخت‌) می‌خوانند. (البته این مرسم وسایر مراسم عروسی مفصل برگزار می شد

گلین‌ گلین‌ قیز گلین‌اینجی‌ لرین‌ دوز گلین‌

ئیدی‌ اوغلان‌ ایسته‌رم‌آچیلان‌ آیدا گلین

مراسم ازدواج در استان آذربایجان شرقی

آذربایجان شرقی با سابقه ی پیشینه و کهن فرهنگی و اجتماعی خود دارای آداب و رسوم سنن جالب و خاصی است که از جذابیت و ویژگی منحصر برخوردار است که از باورهای دینی و قومی و مذهبی است نشات گرفته است این آداب و رسوم و سنن اجتماعی و روشهای برگزاری آن طی سالیان دراز نگهداری شده و به نسل ملاصدرا رسیده است . ازدواج پیوند مقدسی است که در میان مردم آذربایجان از ارزش و احترام والایی برخوردار است و این امر باعث شده است که مراسم مربوط به آن را هر چه با شکوهتر و زیباتر برگزار نماید مراسم ازدواج در سراسر آذربایجان به طور کلی به یک شکل ولی با تفاوت اندکی برگزار می گردد. در آذربایجان در ماههایی به چند از ماه رمضان عدم ، صفر خصوصا" در اعیاد ملی و مذهبی برگزار می گردد. در آذربایجان مرسوم است که دختر یا از طرف پسر یا طرف خواهر و مادر خود انتخاب می شود. پس از انتخاب خانواده ای مناسب مراسم ائلچی لیک ( خواستگاری ) انجام می گردد. فرهنگ و ادبیات مردم آذربایجان در هنگام ائلچی لیک ترانه های شیرین و دلنوازی به عده نوازندگان محلی از طرف اطرافیان پسر خوانده می شود که در این ترانه ها از دختر خواستگاری می کند. که از ترانه درونی که خوانده می شود ذکر می گردد:

ال آلما گلمیشه م شال آلماغا گلمیشه م الا گوز بیگ اوغلانا یار الماغا گلمیشه م

پس از انجام مراسم خواستگاری و موافقت خانواده ی دختر بساط شور و شادی چیده می شود در برخی نقاط آذربایجان مرسوم است که با ائلچی پلوسی از میهمانانی که دعوت کرده اند پذیرایی می کنند . پس از آن ریش سفیدان و بزرگان طایفه دختر و پسر را با مشورت در خانه دختر گرد هم می آیند و درباره نحوه برگزاری مراسم ازدواج تبادل نظر می کنند و روز برگزاری بله و برون ( سوز دانیشما ) و عقد و عروسی را تعیین می کنند .

در روز تعیین شده عده ای از بزرگان و ریش سفیدان ممانین به خانه ی دختر دعوت می شوند تا بر طبق رسوم و سنت معمول مبلغ مهریه را تعیین کنند. البته در میان عشایر آذربایجان برخی از نقاط آن مرسوم است که خانواده مبلغی را به عنوان باشلیق ( که معادل آن در بین دیگر استانها شیر بها می باشد دریافت می کنند. پس موافقت کله قندی را که از طرف خانواده پسر آورده شده است به وسیله ی یکی از بزرگان شکسته شده در سر کله قند را که هر کس به مادر دختر بدهد از او هدیه ای دریافت خواهد کرد. پس از مراسم بله و برون ( سوز دانیشما ) مقدمات عقد که شامل خرید انواع پارچه های رنگی و طلا جواهر برای عروسی و هدایایی به عنوان خلعت برای خانواده ی عروس می باشد فراهم می گردد در یک روز خجسته با دعوت تعدادی از نزدیکان و بزرگان با حضور روحانی در خانه دختر برگزار می شود در هنگام خواندن خطبه ی عقد دختران دم بخت پارچه ی سفیدی را روی سر داماد و عروس گرفته ( تکه هایی از قند را به علامت طلاوت و شیرینی و دوام زندگی عروس و داماد به یکدیگر می سایند ترانه های محلی شادی را می خوانند در زمانهای گذشته ملاقات دختر و پسر با ترس و لرز در صورت معایه بودن و نزدیکی خانه هایشان در دل شب با یکدیگر ملاقات می کردند. و بایاتی هایی را برای یکدیگر می خواندند که در روستاهای آذربایجان رسوم است که در شب چهارشنبه سوری داماد از روزنه ی بام خانه ی دختر ( قورشاق ) یا شال کمر را آویزان می کند و خانواده ی دختر به آن شال جوراب و دستمال یا هدیه دیگر می بستند که یکی از زیباترین مراسم آذربایجان است و مصدق شعر استاد شهریار است که می گوید:

بایرام دی گئجه قوشو اخوردی اداخلی قیز بیگ جورابین توخوردو

هرکس شالینی بیر باجادان سوخوردو ای نه گوزل قایدادی شال سال لاماق

بیگ شالینا بایرام سنین باغ لاماق

طبق آداب و رسوم آذربایجان دختر تا زمانی که در خانه ی پدر خود هست از طرف خانواده ی پسر در چهارشنبه سوری ( چهارشنبه لیغ ) که شامل آجیل و شیرینی و هدایای دیگر به خانواده ی عروس فرستاده می شود . در آذربایجان مرسوم است که پس از مراسم عقد خانواده دختر یا پسر اقدام به پا گشایی ( ایاق آشما ) می کنند خویشان و نزدیکان عروس و داماد آنها را صرف نهار و شام دعوت کرده و به این ترتیب پای عروس و داماد برای رفت و آمدهای فامیلی باز می شود یکی دیگر از آداب و رسوم جالبی که قبل از عروسی صورت می گیرد ارسال هدایایی به خانواده هایی که عزادار هستند می باشد که معمولا" از طرف خانواده ی دختر یا پسر صورت می گیرد تا هم از آنها اجازه برگزاری مراسم را بگیرند و هم آنها لباس عزای خود را در بیاورند که به این کار ( یاس لاماق ) گویند و به فردی که این کار و یا رسم را بر جای می آورند ( زرن کش ) گویند.

پس از توافق طرفین مراسم جشن عروسی برگزار می شود و شور و شوق زیادی در خانواده ی دختر و پسر به پا می شود در خانه ی داماد بعد از آرایش داماد قربانی کردن گوسفندی با گوشت آن غذایی پخته و با شام از میهمانان پذیرایی می شود و پس از شام مراسم جشن و پایکوبی و رقص سنتی آذربایجان شروع می شود و کسانی که در جشن دامادی شرکت دارند به سلامتی داماد و برای خواندن هر ( ترانه محلی ) و رقص جوانان پولهایی را به عنوان ساباش هدیه می کنند که یکنفر از ریش سفیدان آنها را جمع آوری و به داماد می دهد در مراسم جشن عروسی هنوز نوازندگان محلی ( عاشیقلار ) گرمی و شادی و رونق بیشتری به مجلس می دهند و جوانان با رقص محلی آذری هیجان خاصی در مجلس بر پا می کنند و عاشیقها با خواندن بایاتیهای که آنرا ( قراباغ شکسته هی ) گویند این شادی و سرور را صد چندان می کند که گزیده ای از این بایاتی ذکر می گردد:

جیبینه توکموشم نوغوللو بادام تویونو ائله دیم اور گدن شادام

یاشاسین، ای بورا یغیشان آدام

ای بیگ گوروم تویوم مبارک اولسون ساغدوش، سولدوش الین وارالسوم

در این مراسم افرادی که رابطه ی دوستانه نزدیکی دارند خود را به عنوان ساغدوش و سولدوش داماد اعلام می کنند و در این مراسم از طرف پدر داماد هدایایی به ساغدوش و سولدوش داده می شود همزمان با این کار ها در خانه داماد ، مراسم جشن و پایکوبی و رقص در خانه ی دختر نیز بر قرار است. شب خانواده ی داماد عده ی زیادی از دوستان و آشنایان را برای بردن عروس به خانه ی عروس می آیند تا عروس را با شادی و سرور به خانه ی بخت ببرند در این هنگام پدر عروس در دم خانه جایی که مردم با هلهله و شادی منتظر عروسی هستند به گوش دختر زمزمه می کند و چنین دعای خیر می دهد : « اوغللو قیزلی اولاسان وارلی دولولی اولاسان قان اتائین، قاین آنانین سوزنده اولاسان خوش گونلر گوره سن ... انشاءالله » . در آذربایجان در موقع بردن عروس ترانه های محلی زیبایی خوانده می شود مانند : « وردیک بیردانا الدیق بیر سونا ای قیز اناسی قال یانایانا ». وقتی عروس به خانه ی داماد می رسد می ایستد و حرکت نمی کند تا پدر بیاید و به عروس یک تحفه و هدیه ی مناسب بدهد و اجازه ی ورود به خانه را بدهد. بر طبق رسوم و سنن آذربایجان درشب عروسی عروس را روی صندلی می نشانند و روی سر او کاسه ای می گذارند تا بر داخل آن پول بریزند در این میان ساغدوش عروس کاسه را برداشته و فرار می کند و عروس او را گرفته و هدیه ای به او می دهد و این مراسم را دوواق قاپماق گویند. در صبح عروسی یا چند روز بعد از آن اقوام و خویشان نزدیک خانواده ی عروس و داماد به عنوان پاتختی به خانه ی عروس و داماد می روند و آغاز زندگی جدید را به آنان تبریک می گویند و هدایایی را به آنها تقدیم می کنند و خانواده ی داماد با ناهار از آنها پذیرایی می کنند این چند سطر گذری کوتاه بر مراسم عروسی در آذربایجان بوده است.

هیچ نظری موجود نیست: