۶/۲۱/۱۳۸۹

فاجعهٔ دریاچهٔ اورمو میراث استعمار- مهسا مهدیلی

ه نام برادران و خواهران در بندم 
فاجعهٔ دریاچهٔ اورمو زخم  سرباز کردهٔ سرزمینی است که  جغرافیایش ؛ تاریخ حیات و   حضور اجتماعی انسانهایش سالهاست

 آماج قدرت طلبی و سلطه طلبی پنداری است که انسانها را بر اساس هویت و زبان و رنگ و نژاد طبقه بندی می‌کنند.پندارهای برتریجویی  متجاوزانی که نزدیک صد سال است بی‌ پرده و بی پروا بر تخت قدرتشان تکیه زده اند و به زور زرهای غصبیشان حیات انسانها را بازیچه خوی فاشیستی خود کردند.غصب قدرت فرصت تحمیل یک زبان یک تاریخ یک هویت و حقوق برتر نسبت به دیگران  را به صاحبان این پندار  داده است.خشک شدن دریاچهٔ اورمو بزرگترین میراث  این استعمار در سرزمین آذربایجان است.

.برنامه ریزی های استعمارگران صدساله بزرگترین زخم تاریخ آذربایجان  را بر جغرافیای آذربایجان به جا می‌گذارد .پدیده خشک شدن دریاچهٔ اورمو  که با توجه به عوامل  مسببب آن  مناسبتر  است آنرا   [فاجعه خشک کردن دریاچهٔ اورمو   ) بنامیم  سند تجاوز آشکار مسئولین خودخوانده ای است که با دستکاری در طبیعت و بی‌ مسئولیتی اگاهانه شان  این فاجعه زیست محیطی‌ را پیش آوردند.عدم توجه جدی در کنترل عملی‌ این پدیده و از میان برداشتن عوامل دست ساز عامل این پدیده نه تنها ساکنان بی‌ گناه این سرزمین بلکه حیات  و معیشت ساکنان تمامی‌ مناطق تحت تاثیر بیولوجیک این دریاچه را با خطرات جدی و جبران ناپذیر مواجه خواهد کرد.به گفته  کارشناسان و مستندات علمی‌ و اخطارهای فعالان محیط زیست خشک شدن دریاچهٔ اورمو  موجب کویری شدن مناطق وسیعی از خاورمیانه و تغییرات مضر اکولوجیک خواهد شد و حیات طبیعی‌ تمام موجودات این مناطق را[ با توجه به میزان فاصله از دریا) دچار تخریبات شومی‌ خواهد کرد.در اوج مبارزه با استعمارگران حقوق انسانی  ملتمان عمق حرص  استعمارگران حریص خشک شدن یک دریا را 

 در   جغرافیای ما بر جا  می‌گذارد  تا عملا حیات طبیعی منطقه را به نابودی بکشاند.عواقب این فاجعه استقلال اقتصادی سیاسی اجتماعی آذربایجان را فلج خواهد کرد. 

_کویری شدن بخش وسیعی از مناطق آذربایجان  و از  بین رفتن ذخیره گیاهی جانوری و نابودی بسیاری از گونه های بومی گیاهی و جانوری در منطقه

_نابودی پتانسیل های دامپروری  و کشاورزی در آذربایجان و عواقبی چون خالی‌ شدن روستاها از سکنه افزایش مهاجرت از آذربایجان و عواقب جبران ناپذیر سیاسی اجتماعی اقتصادی 

_بر جای ماندن میلیونها تن نمک و منفجر شدن این بمب ‌نمکی و بحرانهای طبیعی‌ ناشی‌ از آن


گفتن نوشتن  و حتا سالها گریستن برای این درد خشک شدن یک دریا را جبران نخواهد کرد.امروز در اوج مبارزات انسانی‌ مللیمان با دستهای بسته نیز مجبور به حفظ این دریا هستیم.هر قطرهٔ این دریا پارهٔ بزرگی‌ از تاریخ جغرافیا و عزت انسانی‌ مللتمان است که هدف برنامه ریزیهای هدفدار نامحرمهایی شده است که مسئولیت اداره هستیمان را غصب کردند. فردایی که آن را متعلق به خود میدانیم مارا مسئول این فاجعه خواهد دانست .اگر صاحب این خانه و کاشانه ما هستیم چه دستهایمان بسته باشد چه نباشد مسئول حفظ هستی این خانه ما هستیم.چانه زدن سر حقوق و گنجینه های غصب شده مان آن هم در موقعیتی که پندار برتریجویی و نژادپرستی چشم منطق و انسانیت غاصبان را کور کرده چیزی جز نشستن و ناظر مرگ دریا بودن نیست.مبارزه با کسانی‌ که حیات میلیونها انسان و جاندار را بازیچه قدرت طلبی خود مینمایند مبارزه با قاتلین انسانیّت  است

مسئولیت غصبی ارگانهای دولتی و کاغذ بازیها و دور میز نشستنهای آنها جز زمان کشی‌   برای القا طبیعی‌  بودن   این روند به جامعه و کشتن نیروی   مبارزه با قتل این دریا نتیجهٔ دیگری نشان نداده است .نا امید شدن در حفظ این گنجینه ی طبیعیمان برگ برنده را به دست عاملان این فاجعه خواهد داد.  بحران اعدام یک دریا که حیات و قدرت استقلال مادّی و معنوی  میلیونها انسان به آن وابسته است سند گستاخی متجاوزان و مخالفان  آزادی انسان و مدرک زندهٔ استعمار بشر است.عادت زشت مسئولین خود

خواندهٔ متجاوزی است که با غصب حق مسئولیت و ادارهٔ انسانها تداوم استعمار خود را با مسخ نیروهای مادّی و معنوی مستعمره هایشان گارانتی میکنند

_ساخت پل شهید کلانتری که با پر کردن عمق دریا صورت گرفت و جریان طبیعی‌ آب شور دریاچه را مختل کرد

_سدسازیهای بیرویه ، حفر قناتها و چاهها بدون کنترل  که منجر به قطع منابع تامین کنندهٔ آب دریاچه شد

_تخلیهٔ ضایعات کارخانه‌های اطراف دریاچه در دریا و عدم کنترل آنها

_عدم تأمین حقابهٔ متعلق به دریاچه با وجود تعیین مقدار و منبع آن توسط کارشناسان و تاکید آنها بر ضرورت تامین

مستندات ثابت شدهٔ عملکرد مغرضانه و هدفدار مسئولین خودخوانده ایست که مجریان سناریوهای استعمار تاریخ هویت و جغرافیای آذربایجان هستند.

روشن کردن ابعاد و عوامل ایجاد کنندهٔ این فاجعه و مهمتر از آن بیمسئولیتی  ارگانهای مسئول و اثبات عدم صلاحیت آنها در جایی‌ که نشسته اند هم در بعد ملی‌ و هم در بعد جهانی‌ صدای زنده  به گور شدن این دریا را به گوش دنیا خواهد رسانید.

آگاه کردن فعالان حقوق بشر از این فاجعه با تمام ابعاد آن در دأیرهٔ ارتباطاتی که فرد فردمان داریم

تشکیل گروههای علمی‌ هنری ادبی‌ فرهنگی‌ برای انعکاس قتل ذخیره گاههای طبیعی‌ انسانی‌  

دست استعمارگران حیات انسانها را رو خواهد   کرد.

خشکانیدن دریاچهٔ اورمو در آذربایجان پروسه ایست که  استعمار به واسطه‌ آن تداوم اسارت یک ملت  را گارأنتی کرده  است و  در برابر هر احتمال استقلال سیاسی اجتماعی اقتصادی در آذربایجان انتقام نابودیش را به میراث می‌گذارد.

مبارزه و برخورد جدی و مسئولانه با این فاجعه    تضمین حقوق انسانی‌ ملی ماست که اگر قادر به  آن نباشیم تاریخ این جغرافیا فاشیزم و   راسیزم را مسئول این اتفاق نخواهد دانست بلکه  تاراج گنجینه هایمان را از ما بازخواست خواهد کرد.این واقعه محکمترین سند عینی نیاز ملت ما به کسب حق مسئولیت  اداره  متعلقات خویش و اثبات بیزاری  از استعمار و استمرگران است.

غارتگران اینبار نه از مرزها بلکه درست از درون این خانه دارند ویرانمان میکنند.

اینبار به روی ما میخندتد و دارند خون خاکمان را خشک میکنند.نزدیک صد سال است دارند اسامی  ترکی شهرها روستاها و ابهایمان  را عوض میکنند  وبه جایشان اسامی  فارسی روی تابلوها و نقشه ها مینویسند و   امروز گستاخی را به جایی‌ رسانده اند که دارند  اسم گنجینه هایمان را از جغرافیای جهان پاک میکنند ولی‌ اینبار کور خوانده اند.

جای دریاچهٔ اورمو در قلب آذربایجان خالی‌ نخواهد ماند .امروز شاید بزرگترین فرصت برای امتحان فرد فرد کسانی‌ است که از حقوق ملت سخن میگویند.میدان عملی مبارزه  برای پیشگیری از این فاجعهٔ قابل پیشگیری و به قضاوت کشاندن عاملان این  فاجعه در برابر وجدان بشری احساس مسئولیت   فردی و گروهی را در قبال  مسائل ملی‌ انسانی‌ محک خواهد زد.

وجود تئوریها با تفاوتهای کوچک و بزرگ در متدهای مبارزه در عرصهٔ حرکت مللی دموکراتیک آذربایجان نقطهٔ منفعت ماست که وجود کانالها وبستر های بیشتر برای طرح این معضل و جستن چاره ی حل آن است.وجود گروهها و فعالان و نویسندگان  مختلف  اگر قادر به ایجاد کانالها و راههای عملی‌  بیشتر برای حل این بحران باشد فایدهٔ هرکدام از تفاوتها را عملا به نمایش خواهد گذشت.

حل این بحران اعتماد به نفس ملی ماو نسلهای بعد از مارا در حفظ حقوق برابر انسانی و مواجهه پیروزمندانه با مشکلات جمعی‌ تضمین خواهد کرد.

نه گوزل سویله ییب بولود قارا چورلو

من تک ا‌وزوم دییلم

گئچمیشدن دوغولموشام 

مندن دوغور گلجک

من تک ا‌وزوم دییلم

چوروسمده  ا‌ولسمده

وارلیغیم ا‌ولمه یه جک

هیچ نظری موجود نیست: